دردسرهای یک عاشق موسیقی
تیم شیفر (Tim Schafer) یکی از بازیسازان خلاق صنعت بازی است که بازی های بزرگی همچون Grim Fandango و Full Throttle را خلق کرده است اما همیشه با یک انتقاد بزرگ روبرو بوده است. بازی های تیم شیفر همیشه در
نویسنده: کسری کریمی طار
تیم شیفر (Tim Schafer) یکی از بازیسازان خلاق صنعت بازی است که بازی های بزرگی همچون Grim Fandango و Full Throttle را خلق کرده است اما همیشه با یک انتقاد بزرگ روبرو بوده است. بازی های تیم شیفر همیشه در فروش خوب ظاهر نشده اند چرا که تنها بازیبازهای خاصی از ایده های او لذت می بردند. با ورود به این نسل شیفر و تیمش تصمیم گرفتند بازیی بسازند که نه تنها طرفداران قدیمی او، بلکه بازیبازهای جدید هم از آن لذت ببرند و به این ترتیب بود که Brutal Legend متولد شد.
ادی ریگز (Eddie Riggs) یکی از بهترین roadie جهان است که در بدترین گروه موسیقی حضور دارد. در یکی از شب ها گروهی که او آن ها را همراهی می کند اجرا دارد، یکی از اعضای گروه دست به کار احمقانه ای می زند و باعث می شود Stage برگزاری کنسرت خراب شود. ادی برای نجات جان وی خود را بر روی خرابه ها می اندازد و مجروح می شود. در این جا خون ادی بر روی سگک کمربند معروفش می ریزد و همین کار باعث بیداری هیولای خیالی به نام Ormagoden می شود. ادی بعد از به هوش آمدن متوجه می شود که دیگر در دنیای واقعی حضور ندارد و به دنیای اساطیری متال نقل مکان کرده است. دنیایی که شیاطین بیشتر انسان ها را از بین برده اند و باقی مانده انسان ها در حال بردگی برای فرمانروای خون خوار این سرزمین یعنی لرد دیویکلس هستند. در این بین ادی با زنی به نام اوفیلیا ملاقات می کند و متوجه دلیل حضورش در این دنیا می شود، او تنها کسی است که می تواند با شکست موجودات خبیث انسان ها را از بردگی نجات دهد.
داستان، گیم پلی، طراحی بازی و خلاصه تمام بازی BL در دو کلمه خلاصه می شود آن هم موسیقی متال است. داستان بازی کاملاً یک داستان اساطیری متال است که با شگردهای همیشگی شیفر تبدیل به یک داستان فوق العاده شده است. در کنار داستان، تم بازی، موجودات، شخصیت ها و حتی اسم ادی ریگز برگرفته از دنیای موسیقی متال است. داستان BL شاهکار نیست اما نوع روایت آن و دیالوگ های بی نظیرش به همراه شوخی های فوق العاده تیم شیفر باعث شده داستان بازی فوق العاده به نظر برسد و بازیبازها بی صبرانه مشتاق cut sceneهای بازی باشند تا بتوانند داستان را دنبال کنند. در کنار داستان شخصیت پردازی بازی واقعاً فوق العاده است. ادی ریگز همیشه دیالوگ های بامزه بیان می کند و قرار است به عنوان قهرمان داستان ایفای نقش کند، لارس که به نظر آدم باهوشی به نظر می رسد و قرار است رهبر انقلاب بر علیه لرد دیویکلس باشد اما عملاً بدون ادی کاری از پیش نمی رود. منگس که یک شخصیت ساده لوح واحمق است و ... در واقع تمام شخصیت های BL دارای یک شخصیت کاملاً جدا برای خود هستند و هر کدام در نوع خود فوق العاده طراحی شده اند. گیم پلی بازی مخلوطی از سبک های مختلف است و طراحی مرحله های استاندارد که از خصوصیات بازی های تیم شیفر به حساب می آید آن را پوشش می دهد. گوناگونی سبک های مختلف در مرحله ها بسیار جالب توجه کار شده است. به عنوان مثال بعضی مراحل به صورت کاملاً Hack&Slash طراحی شده اند برخی دیگر به سبک RTS (همانند Sacrifice) و برخی به سبک بازی های vehicular-combat. وجود سبک های مختلف گیم پلی می تواند در یک بازی باعث آشفتگی شود اما نکته ای که ارزش BL را چندین برابر می کند کنار هم قرار گرفتن خوب تمامی این سبک ها در غالب یک بازی است، اما متأسفانه هیچ کدام از این مکانیسم های به کار گرفته شده عمق لازم را ندارند. مبارزات بازی سریع و زیبا طراحی شده اند. استفاده از صحنه های آهسته این جذابیت را بیش از پیش می کند. در کنار تبر که اسلحه اصلی ادی است وی قابلیت استفاده از گیتار و ضربه های ویژه را هم داراست. در کنار این قدرت ها، بازیباز می تواند با پیشروی در بازی قدرت های بیشتری را آزاد کند که هر کدام از این قدرت ها به بهتر و لذت بخش کردن بازی کمک خواهند کرد، اما باز هم مبارزه ها به سمت دکمه زدن بی هدف و پشت سرهم حرکت می کنند و بعد از مدتی کمی تکراری می شوند. نکته بسیار مهمی که باید به آن اشاره کرد مبارزههای گروهی موجود در بازی است که بسیار متنوع طراحی شده اند و به ازای هر کدام از نیروها (حدود 6 گروه) یک کار گروهی جدا تهیه شده است. ادی می تواند با اوفلیا یک کار را انجام دهد و از سوی دیگر با head banger ها یک حرکت دیگر. بهترین گروه برای اجرای این حرکات مطمئناً head banger ها هستند که به صورت گروهی با شما حرکت می کنند. در بازی علاوه بر استفاده از کار تیمی ادی قابلیت دادن دستور همچون حمله، دنبال کردن و ایستادن را دارد. این دستورها کاملاً شبیه بازی های تاکتیکی همچون Brother in Arms است اما خیلی محدود هستند. با توجه به این موضوع که با پیشروی در بازی تعداد دشمنان شما بیش از پیش می شود این قابلیت بسیار مؤثر است و بازیباز می تواند با یک استراتژی درست و مناسب دشمنان خود را نابود کند. مبارزه با غول های بازی (Boss Fight) هر چند بسیار کم هستند اما در نوع خود خوب و جذاب کار شده اند البته مبارزه با آن ها نیاز به دقت دارد و بازیباز باید حواس خود را کاملاً جمع کند تا توسط غول های بازی کشته نشود.
BL به عنوان اولین بازی open-world است که تیم شیفر بر روی آن کار کرده است. ساخت یک محیط وسیع به همراه مشخصه های آن کار بسیار سختی است که تیم شیفر به همراه گروهش از عهده آن به خوبی برآمده اند. دنیای BL کاملاً تعاملی (interactive) کار شده است و بازیباز با گشتی کوتاه در این دنیا کاملاً متوجه این موضوع می شود. هر باری که در این دنیا گشت و گذار کنید متوجه نکات بسیار جالبی می شوید. موجودات وحشی که در حال جنگ با یکدیگر هستند، افراد لرد دیویکلس که در حال جنگ با افراد بازیباز هستند تنها دو مثال از جذبه های این دنیا هستند. اما با این که بازی open-world است، شما بیشتر از یک مأموریت همزمان نمی توانید داشته باشید. علاوه بر مأموریت اصلی مأموریت های فرعی هم در بازی وجود دارند که متأسفانه کیفیت خوبی ندارند بیشتر این مرحله ها به سه دسته مبارزه با تعدادی دشمن، محافظت از گروهی از خاص و مسابقه محدود هستند. همان طور که در اول مقاله اشاره شد دنیای BL یک دنیای اساطیری متال است به همین منظور نباید انتظار وسایل نقلیه پیشرفته و مغازه های زیاد را داشته باشید.
ادی برای جابجایی در این دنیا از ماشین مخصوص خودش استفاده می کند. هندلینگ ماشین در بازی خوب و ساده کار شده است و با توجه به استفاده از نیترو نامحدود حس یک بازی آرکید را در ذهن تداعی می کند در کنار این عوامل بازیباز قابلیت دستکاری کردن ماشین خود را هم دارد. البته باید گفت ایجاد تغییرات در BL هم متال است! و هیچ شباهتی به NFS ندارد. ادی می تواند با رفتن به Motor Forge ماشین خود را تغییر دهد. در اینجا است که Guardian of Metal در انتظار شماست و از همه موارد شما را آگاه می سازد. بازیباز می تواند اسلحه، رنگ، زره های مختلف را برای ماشین خود انتخاب کند. علاوه بر این با امتیازهای گرفته در طول بازی می توان در این مکان فنون بیشتری را آزاد کرد. یکی از نکاتی که باید به آن اشاره کرد دیالوگ های بسیار جالب GoM است که هنگام خرید فنون و درست کردن ماشین ادا می کند. چندین دیالوگ برای هر آیتم در بازی قرار داده شده است که در بین آن ها دیالوگ های بامزه زیادی یافت می شود (برای چندمین بار مجبوریم از میزان هوش و شوخ طبعی شیفر یاد کنیم!!)
در طول بازی ادی قابلیت احضار کردن چیزهای زیادی را دارد. در این جا ادی با زدن سولو مخصوص وسیله مورد نظر را پیش پای خود می بیند. به طور مثال ادی می تواند با یک سولو ماشین خود را احضار کند و با سولوی دیگر یک گروه برای خود جمع کند. زدن این سولوی کوتاه همانند گیم پلی Guitar Hero است اما نه به آن کیفیت! این المان یکی از مؤثرترین عوامل در طول بازی است و مخصوصاً احضار کردن ماشین کمک زیادی در بهتر کردن گیم پلی بازی کرده است و همانند دیگر بازی های Open World نیازی نیست مدت ها به دنبال یک وسیله نقلیه برای عبور و مرور باشید. یکی دیگر از سولو های بازی Battle Cry نام دارد که با زدن آن تمام افراد موجود در محیط تابع فرمان شما می شوند. این قابلیت باز هم با توجه به Open World بودن بازی فوق العاده است و بازیباز هر زمان که افراد خود را دید می تواند با این سولو آن ها را تحت فرمان خود درآورد. یکی دیگر از نکات نوآورانه در طول بازی مربوط به GPS آن است. در طول بازی هیچ گونه نقشه ای حتی کوچک (mini map) وجود ندارد و بازیباز تنها می تواند با زدن دکمه select نقشه اصلی بازی را مشاهده کند. در عوض محل مأموریت های ادی در طول بازی به صورت یک هاله زرد روشن است و بازیباز می تواند از هر مسیری که می خواهد به سمت هدف مورد نظر خود برود. علاوه بر این بازیباز می تواند با علامت گذاری در نقشه اصلی به مکان ها مورد علاقه خود برود. این سیستم GPS در نوع خودش بسیار جالب است اما از یک مشکل رنج می برد و آن هم وجود محیط های داخلی بسیار است که باعث می شود بازیباز متوجه مسیر خود نشود و برای پیدا کردن یک مسیر چندین بار به نقشه اصلی مراجعه کند.
نکات مثبت گیم پلی BL چشم گیر هستند اما متأسفانه هم دارد که از ارزش آن کم می کند. البته باید گفت بیشتر این مشکلات به خاطر مراحل Stage Battles است. نکته اول این که این مراحل در طول بازی بسیار زیاد هستند و تیم شفر بهتر بود از تعداد این مراحل کمی کمتر می کرد. در وحله دوم این مراحل طولانی ترین و خسته کننده ترین مراحل بازی هستند البته باید اشاره کرد که در اوایل بازی این مراحل جذاب هستند اما بعد از رفتن به معبد ژنرال لاین وایت خسته کننده می شوند و تا نزدیک اواخر بازی این روند ادامه می یابد و تازه در 10 درصد آخر این مبارزات دوباره جذاب می شوند. اما نکته سوم و در اصل بزرگ ترین مشکل مراحل استراتژی هستند. همان طور که اشاره شد این مراحل شباهت بسیاری به گیم پلی بازی معروف Sacrifice دارند با این حال سازندگان نتوانسته اند این مراحل را به خوبی همان بازی طراحی کنند. به طور مثال زمانی که ادی می خواهد نیروی جدیدی را بخرد و وارد میدان کند با مشکلاتی روبرو می شود. در بیشتر مواقع نیروی های تازه وارد به دستورات بازیباز توجه نمی کنند و بازیباز مجبور است به سمت Stage برود و آن ها را به سمت مسیری هدایت کند. در کنار این موضوع این مراحل اصلاً بالانس نیستند. ادی به راحتی می تواند با احضار کردن ماشینش نصف دشمنان را قلع و قم کند که جذابیت یک جنگ را کاملاً از بین می برد. این موضوع در نیمه کار کاملاً بر عکس می شود طوری که نیروی های Undead بسیار قوی تر از شما هستند و با وجود موجودی شبیه به Grim Reaper شما و نیروهایتان را به راحتی هر چه تمام تر نابود می کنند (این مورد هم در 10 درصد آخر بازی درست می شود) البته این مراحل در بعضی مواقع سرگرم کننده هستند اما تأکید زیاد بر روی آن ها باعث پایین آمدن جذابیت می شود.
Stage Battles هر چه قدر که در بخش تک نفره زیاد جالب نیستند در بخش چند نفره واقعاً جذاب هستند. هر بازیباز می تواند یکی از سه گروه مختلف درون بازی (گروه ادی، گروه Undead ها، گروه لرد دیویکلس) را انتخاب کند و به مبارزه با یکدیگر بپردازد و بر عکس قسمت تک نفره اینجا استفاده از نیروها بالانس شده است و دیگر با هوش مصنوعی متغییر روبرو نیستم بلکه بازیبازها می بایست با هوش و موقعیت شناسی خود حریف را از بین ببرند. به طور مثال نیروی های ادی یک ماشین غول پیکر دارند که به راحتی می تواند استیج دشمنان را نابود کند اما این وسیله فقط یک بار قابل خرید است و پول بسیار زیادی را می طلبد. از سوی دیگر Undeadها دارای Grim Reaper هستند که به راحتی سواره نظام ها را از بین می برد و بازیباز می تواند از چندین تن از این موجودات در آن واحد استفاده کند. اگر جذابیت این مراحل در بخش تک نفره هم بود می توانستیم BL را حتی یکی از بهترین RTSهای موجود بر روی کنسول بدانیم!! از دیگر نقاط ضعف بازی می توان به گرافیک آن اشاره کرد. با این که طراحی هنری بازی بی نظیر است و هیچ نیازی به توضیح ندارد اما متأسفانه از بعد تکنیکی BL دارای مشکلات اساسی است. مشکلات pop-in در بازی سر به فلک می کشد و حتی گاهی در 1 متری ادی اجسام و موجودات ظاهر می شوند. در کنار این، بازی در بعضی مراحل به صورت ناگهانی متوقف می شود و این مشکل هم باعث اعصاب خوردی بازیباز می شود.
اما از طرف دیگر انیمیشن های بازی خوب و روان کار شده است و طراحی شخصیت های اصلی هم کاملاً قابل قبول است. نورپردازی بازی چنگی به دل نمی زند. با تمام این اوصاف نمی توان از BL به عنوان یک بازی عالی در سطح گرافیکی نام برد اما گرافیک این اثر در نوع خودش خوب کار شده است. با این وجود طراحی بصری بازی بی نظیر است. طراحی بصری بازی این فکر را در ذهن تداعی می کند که شیفر و تیمش کاورهای البوم های متال در جلوی خود قرار داده اند و در غالب بازی به نام Brutal Legend به آن ها زندگی بخشیده اند. اگر در بخش های ذکر شده بازی مشکلاتی دارد اما در یک بخش بدون نقص ظاهر شده و یکی از نقاط قوت بازی به حساب می آید. این بخش چیزی نیست جز صداگذاری قوی و موسیقی بی نظیر. تا اینجای کار صحبت زیادی از موسیقی متال شد. طبعاً یک بازی با این موضوع باید دارای آرشیو بزرگ و قوی باشد که BL این کار را به بهترین نحو ممکن انجام داده است. به جرأت می توان گفت تمام موسیقی های سری Guitar Hero و Rock Band هم در کنار هم به 100 موزیک موجود در BL حتی نزدیک هم نمی شوند. آهنگ هایی که همگی فوق العاده هستند و کاملاً به تم بازی نزدیک هستند. قرار دادن آهنگهای Heavy Metal اصیل از Black Sabbath ,Manowar و ... به جای آهنگ های راک - پاپ امروزی نشان از اهمیت دادن شیفر به موسیقی HM است. در کل می توان گفت که BL بهترین آرشیو موسیقی لیسانس شده تاریخ در یک بازی را دارد.
نکته دیگر این که آهنگ های بازی کاملاً با سبک و سیاق گیم پلی انتخاب شده اند. همان طور که اشاره شد BL یک بازی Open Word است و ادی با ماشین مخصوص خودش به گشت و گذار می پردازد. تمام بازی هایی بدین شکل امروزی دارای موج رادیو هستند و هر موج یک نوع موسیقی و یا اخبار را اعلام می کند. در BL با توجه به وجود موسیقی راک چنین عاملی وجود ندارد و موج رادیو تماماً آهنگ پخش می کند.علاوه بر این بازیبازها می توانند آهنگ دلخواه خود را انتخاب کنند و آن را گوش کنند. البته تمامی 100 آهنگ در اول بازی موجود نیستند و با پیشروی هر چه بیشتر آزاد می شوند. در کنار موسیقی صداگذاری بازی هم به بهترین نحو ممکن انجام شده است و از ستارگان بزرگ موسیقی همچون Rob Halford , Lita
Ford ,Ozzy Osbourne ,Lemmy Kilmister استفاده شده است. علاوه بر این ستارگان موسیقی کمدین معروف هالیوود یعنی جک بلک (Jack Black) در بازی سنگ تمام گذاشته و باز هم هنر خود را به رخ کشیده است. در کنار تمام این ستارگان تیم کوری (Tim Curry) مشهور هم برای شخصیت لرد دیویکلس سنگ تمام گذاشته است. با تمام این نکات BL دارای بخش تک نفره بسیار فوق العاده جذابی است هر چند به خاطر مدت کوتاه آن ممکن است کمی باعث ناامیدی بازیباز شود. با این وجود بخش چند نفره بازی تا مدت ها می تواند بازیبازها را سرگرم کند. در آخر باید گفت که تیم شیفر بازی خود را به طرفداران راک هدیه کرده است، هدیه ای که آن ها حتی در خواب هم تصورش را نمی کردند.
منبع: مجله ی بازی رایانه، شماره ی 32
ادی ریگز (Eddie Riggs) یکی از بهترین roadie جهان است که در بدترین گروه موسیقی حضور دارد. در یکی از شب ها گروهی که او آن ها را همراهی می کند اجرا دارد، یکی از اعضای گروه دست به کار احمقانه ای می زند و باعث می شود Stage برگزاری کنسرت خراب شود. ادی برای نجات جان وی خود را بر روی خرابه ها می اندازد و مجروح می شود. در این جا خون ادی بر روی سگک کمربند معروفش می ریزد و همین کار باعث بیداری هیولای خیالی به نام Ormagoden می شود. ادی بعد از به هوش آمدن متوجه می شود که دیگر در دنیای واقعی حضور ندارد و به دنیای اساطیری متال نقل مکان کرده است. دنیایی که شیاطین بیشتر انسان ها را از بین برده اند و باقی مانده انسان ها در حال بردگی برای فرمانروای خون خوار این سرزمین یعنی لرد دیویکلس هستند. در این بین ادی با زنی به نام اوفیلیا ملاقات می کند و متوجه دلیل حضورش در این دنیا می شود، او تنها کسی است که می تواند با شکست موجودات خبیث انسان ها را از بردگی نجات دهد.
داستان، گیم پلی، طراحی بازی و خلاصه تمام بازی BL در دو کلمه خلاصه می شود آن هم موسیقی متال است. داستان بازی کاملاً یک داستان اساطیری متال است که با شگردهای همیشگی شیفر تبدیل به یک داستان فوق العاده شده است. در کنار داستان، تم بازی، موجودات، شخصیت ها و حتی اسم ادی ریگز برگرفته از دنیای موسیقی متال است. داستان BL شاهکار نیست اما نوع روایت آن و دیالوگ های بی نظیرش به همراه شوخی های فوق العاده تیم شیفر باعث شده داستان بازی فوق العاده به نظر برسد و بازیبازها بی صبرانه مشتاق cut sceneهای بازی باشند تا بتوانند داستان را دنبال کنند. در کنار داستان شخصیت پردازی بازی واقعاً فوق العاده است. ادی ریگز همیشه دیالوگ های بامزه بیان می کند و قرار است به عنوان قهرمان داستان ایفای نقش کند، لارس که به نظر آدم باهوشی به نظر می رسد و قرار است رهبر انقلاب بر علیه لرد دیویکلس باشد اما عملاً بدون ادی کاری از پیش نمی رود. منگس که یک شخصیت ساده لوح واحمق است و ... در واقع تمام شخصیت های BL دارای یک شخصیت کاملاً جدا برای خود هستند و هر کدام در نوع خود فوق العاده طراحی شده اند. گیم پلی بازی مخلوطی از سبک های مختلف است و طراحی مرحله های استاندارد که از خصوصیات بازی های تیم شیفر به حساب می آید آن را پوشش می دهد. گوناگونی سبک های مختلف در مرحله ها بسیار جالب توجه کار شده است. به عنوان مثال بعضی مراحل به صورت کاملاً Hack&Slash طراحی شده اند برخی دیگر به سبک RTS (همانند Sacrifice) و برخی به سبک بازی های vehicular-combat. وجود سبک های مختلف گیم پلی می تواند در یک بازی باعث آشفتگی شود اما نکته ای که ارزش BL را چندین برابر می کند کنار هم قرار گرفتن خوب تمامی این سبک ها در غالب یک بازی است، اما متأسفانه هیچ کدام از این مکانیسم های به کار گرفته شده عمق لازم را ندارند. مبارزات بازی سریع و زیبا طراحی شده اند. استفاده از صحنه های آهسته این جذابیت را بیش از پیش می کند. در کنار تبر که اسلحه اصلی ادی است وی قابلیت استفاده از گیتار و ضربه های ویژه را هم داراست. در کنار این قدرت ها، بازیباز می تواند با پیشروی در بازی قدرت های بیشتری را آزاد کند که هر کدام از این قدرت ها به بهتر و لذت بخش کردن بازی کمک خواهند کرد، اما باز هم مبارزه ها به سمت دکمه زدن بی هدف و پشت سرهم حرکت می کنند و بعد از مدتی کمی تکراری می شوند. نکته بسیار مهمی که باید به آن اشاره کرد مبارزههای گروهی موجود در بازی است که بسیار متنوع طراحی شده اند و به ازای هر کدام از نیروها (حدود 6 گروه) یک کار گروهی جدا تهیه شده است. ادی می تواند با اوفلیا یک کار را انجام دهد و از سوی دیگر با head banger ها یک حرکت دیگر. بهترین گروه برای اجرای این حرکات مطمئناً head banger ها هستند که به صورت گروهی با شما حرکت می کنند. در بازی علاوه بر استفاده از کار تیمی ادی قابلیت دادن دستور همچون حمله، دنبال کردن و ایستادن را دارد. این دستورها کاملاً شبیه بازی های تاکتیکی همچون Brother in Arms است اما خیلی محدود هستند. با توجه به این موضوع که با پیشروی در بازی تعداد دشمنان شما بیش از پیش می شود این قابلیت بسیار مؤثر است و بازیباز می تواند با یک استراتژی درست و مناسب دشمنان خود را نابود کند. مبارزه با غول های بازی (Boss Fight) هر چند بسیار کم هستند اما در نوع خود خوب و جذاب کار شده اند البته مبارزه با آن ها نیاز به دقت دارد و بازیباز باید حواس خود را کاملاً جمع کند تا توسط غول های بازی کشته نشود.
ادی برای جابجایی در این دنیا از ماشین مخصوص خودش استفاده می کند. هندلینگ ماشین در بازی خوب و ساده کار شده است و با توجه به استفاده از نیترو نامحدود حس یک بازی آرکید را در ذهن تداعی می کند در کنار این عوامل بازیباز قابلیت دستکاری کردن ماشین خود را هم دارد. البته باید گفت ایجاد تغییرات در BL هم متال است! و هیچ شباهتی به NFS ندارد. ادی می تواند با رفتن به Motor Forge ماشین خود را تغییر دهد. در اینجا است که Guardian of Metal در انتظار شماست و از همه موارد شما را آگاه می سازد. بازیباز می تواند اسلحه، رنگ، زره های مختلف را برای ماشین خود انتخاب کند. علاوه بر این با امتیازهای گرفته در طول بازی می توان در این مکان فنون بیشتری را آزاد کرد. یکی از نکاتی که باید به آن اشاره کرد دیالوگ های بسیار جالب GoM است که هنگام خرید فنون و درست کردن ماشین ادا می کند. چندین دیالوگ برای هر آیتم در بازی قرار داده شده است که در بین آن ها دیالوگ های بامزه زیادی یافت می شود (برای چندمین بار مجبوریم از میزان هوش و شوخ طبعی شیفر یاد کنیم!!)
در طول بازی ادی قابلیت احضار کردن چیزهای زیادی را دارد. در این جا ادی با زدن سولو مخصوص وسیله مورد نظر را پیش پای خود می بیند. به طور مثال ادی می تواند با یک سولو ماشین خود را احضار کند و با سولوی دیگر یک گروه برای خود جمع کند. زدن این سولوی کوتاه همانند گیم پلی Guitar Hero است اما نه به آن کیفیت! این المان یکی از مؤثرترین عوامل در طول بازی است و مخصوصاً احضار کردن ماشین کمک زیادی در بهتر کردن گیم پلی بازی کرده است و همانند دیگر بازی های Open World نیازی نیست مدت ها به دنبال یک وسیله نقلیه برای عبور و مرور باشید. یکی دیگر از سولو های بازی Battle Cry نام دارد که با زدن آن تمام افراد موجود در محیط تابع فرمان شما می شوند. این قابلیت باز هم با توجه به Open World بودن بازی فوق العاده است و بازیباز هر زمان که افراد خود را دید می تواند با این سولو آن ها را تحت فرمان خود درآورد. یکی دیگر از نکات نوآورانه در طول بازی مربوط به GPS آن است. در طول بازی هیچ گونه نقشه ای حتی کوچک (mini map) وجود ندارد و بازیباز تنها می تواند با زدن دکمه select نقشه اصلی بازی را مشاهده کند. در عوض محل مأموریت های ادی در طول بازی به صورت یک هاله زرد روشن است و بازیباز می تواند از هر مسیری که می خواهد به سمت هدف مورد نظر خود برود. علاوه بر این بازیباز می تواند با علامت گذاری در نقشه اصلی به مکان ها مورد علاقه خود برود. این سیستم GPS در نوع خودش بسیار جالب است اما از یک مشکل رنج می برد و آن هم وجود محیط های داخلی بسیار است که باعث می شود بازیباز متوجه مسیر خود نشود و برای پیدا کردن یک مسیر چندین بار به نقشه اصلی مراجعه کند.
نکات مثبت گیم پلی BL چشم گیر هستند اما متأسفانه هم دارد که از ارزش آن کم می کند. البته باید گفت بیشتر این مشکلات به خاطر مراحل Stage Battles است. نکته اول این که این مراحل در طول بازی بسیار زیاد هستند و تیم شفر بهتر بود از تعداد این مراحل کمی کمتر می کرد. در وحله دوم این مراحل طولانی ترین و خسته کننده ترین مراحل بازی هستند البته باید اشاره کرد که در اوایل بازی این مراحل جذاب هستند اما بعد از رفتن به معبد ژنرال لاین وایت خسته کننده می شوند و تا نزدیک اواخر بازی این روند ادامه می یابد و تازه در 10 درصد آخر این مبارزات دوباره جذاب می شوند. اما نکته سوم و در اصل بزرگ ترین مشکل مراحل استراتژی هستند. همان طور که اشاره شد این مراحل شباهت بسیاری به گیم پلی بازی معروف Sacrifice دارند با این حال سازندگان نتوانسته اند این مراحل را به خوبی همان بازی طراحی کنند. به طور مثال زمانی که ادی می خواهد نیروی جدیدی را بخرد و وارد میدان کند با مشکلاتی روبرو می شود. در بیشتر مواقع نیروی های تازه وارد به دستورات بازیباز توجه نمی کنند و بازیباز مجبور است به سمت Stage برود و آن ها را به سمت مسیری هدایت کند. در کنار این موضوع این مراحل اصلاً بالانس نیستند. ادی به راحتی می تواند با احضار کردن ماشینش نصف دشمنان را قلع و قم کند که جذابیت یک جنگ را کاملاً از بین می برد. این موضوع در نیمه کار کاملاً بر عکس می شود طوری که نیروی های Undead بسیار قوی تر از شما هستند و با وجود موجودی شبیه به Grim Reaper شما و نیروهایتان را به راحتی هر چه تمام تر نابود می کنند (این مورد هم در 10 درصد آخر بازی درست می شود) البته این مراحل در بعضی مواقع سرگرم کننده هستند اما تأکید زیاد بر روی آن ها باعث پایین آمدن جذابیت می شود.
اما از طرف دیگر انیمیشن های بازی خوب و روان کار شده است و طراحی شخصیت های اصلی هم کاملاً قابل قبول است. نورپردازی بازی چنگی به دل نمی زند. با تمام این اوصاف نمی توان از BL به عنوان یک بازی عالی در سطح گرافیکی نام برد اما گرافیک این اثر در نوع خودش خوب کار شده است. با این وجود طراحی بصری بازی بی نظیر است. طراحی بصری بازی این فکر را در ذهن تداعی می کند که شیفر و تیمش کاورهای البوم های متال در جلوی خود قرار داده اند و در غالب بازی به نام Brutal Legend به آن ها زندگی بخشیده اند. اگر در بخش های ذکر شده بازی مشکلاتی دارد اما در یک بخش بدون نقص ظاهر شده و یکی از نقاط قوت بازی به حساب می آید. این بخش چیزی نیست جز صداگذاری قوی و موسیقی بی نظیر. تا اینجای کار صحبت زیادی از موسیقی متال شد. طبعاً یک بازی با این موضوع باید دارای آرشیو بزرگ و قوی باشد که BL این کار را به بهترین نحو ممکن انجام داده است. به جرأت می توان گفت تمام موسیقی های سری Guitar Hero و Rock Band هم در کنار هم به 100 موزیک موجود در BL حتی نزدیک هم نمی شوند. آهنگ هایی که همگی فوق العاده هستند و کاملاً به تم بازی نزدیک هستند. قرار دادن آهنگهای Heavy Metal اصیل از Black Sabbath ,Manowar و ... به جای آهنگ های راک - پاپ امروزی نشان از اهمیت دادن شیفر به موسیقی HM است. در کل می توان گفت که BL بهترین آرشیو موسیقی لیسانس شده تاریخ در یک بازی را دارد.
نکته دیگر این که آهنگ های بازی کاملاً با سبک و سیاق گیم پلی انتخاب شده اند. همان طور که اشاره شد BL یک بازی Open Word است و ادی با ماشین مخصوص خودش به گشت و گذار می پردازد. تمام بازی هایی بدین شکل امروزی دارای موج رادیو هستند و هر موج یک نوع موسیقی و یا اخبار را اعلام می کند. در BL با توجه به وجود موسیقی راک چنین عاملی وجود ندارد و موج رادیو تماماً آهنگ پخش می کند.علاوه بر این بازیبازها می توانند آهنگ دلخواه خود را انتخاب کنند و آن را گوش کنند. البته تمامی 100 آهنگ در اول بازی موجود نیستند و با پیشروی هر چه بیشتر آزاد می شوند. در کنار موسیقی صداگذاری بازی هم به بهترین نحو ممکن انجام شده است و از ستارگان بزرگ موسیقی همچون Rob Halford , Lita
Ford ,Ozzy Osbourne ,Lemmy Kilmister استفاده شده است. علاوه بر این ستارگان موسیقی کمدین معروف هالیوود یعنی جک بلک (Jack Black) در بازی سنگ تمام گذاشته و باز هم هنر خود را به رخ کشیده است. در کنار تمام این ستارگان تیم کوری (Tim Curry) مشهور هم برای شخصیت لرد دیویکلس سنگ تمام گذاشته است. با تمام این نکات BL دارای بخش تک نفره بسیار فوق العاده جذابی است هر چند به خاطر مدت کوتاه آن ممکن است کمی باعث ناامیدی بازیباز شود. با این وجود بخش چند نفره بازی تا مدت ها می تواند بازیبازها را سرگرم کند. در آخر باید گفت که تیم شیفر بازی خود را به طرفداران راک هدیه کرده است، هدیه ای که آن ها حتی در خواب هم تصورش را نمی کردند.
منبع: مجله ی بازی رایانه، شماره ی 32
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}